چهارشنبه, ۲۷ خرداد ۱۳۹۴
۱۸:۱۸
۳۱
طبقه بندی:
اخبار سازمان
شاید بهتر باشد نخستین سؤال را با پررنگ شدن حضور شما طی دوسال اخیر در حوزه فاوا شروع کنیم. چه اتفاقی افتاد تا ناصر علی سعادتی که در دولت گذشته کمترین فعالیت و اظهار نظر را در این حوزه داشته، حالا بر صندلی ریاست سازمان نظام صنفی رایانه ای تکیه زده است؟
از دور دوم سازمان هر چند در خدمت دوستان نبودم اما در کنار سازمان حضور داشتم به خصوص در حوزه اینترنت، اگر مسأله یا مشکلی بود تلاش می کردم که کاری انجام دهم. اما اینکه اکنون بیش از گذشته در حال فعالیت در این بخش هستم به خاطر تغییر شرایط است. دولت تدبیر و امید با مجموع کارهایی که در دوسال گذشته انجام داد، نشان داده که به شعارهای خود پایبند است. بعد از انتخابات؛ این دولت سعی کرد مردم را به آینده روشنی امید دهد .در کنار این امید این دولت سعی کرده است با تدبیر مسائل و مشکلات کشور از جمله تحریم ها را حل کند. در دور دوم سازمان نصر کشور دوستان از من می خواستند که وارد امور اجرایی شوم اما احساس می کردم شرایط به شکلی است که کارایی لازم را در این حوزه نخواهم داشت.
پس به خاطر محدودیت هایی که در دولت گذشته وجود داشت شما شرایط کاری را فراهم نمی دیدید؟
شرایطی در آن زمان ایجاد شده بود که دولت اهمیتی به نهادهای مردمی و صنفی مانند سازمان نصر کشور نمی داد. همین شرایط باعث می شد چندان رغبتی به وارد شدن به این حوزه را نداشته باشم. در واقع این توان را در خود نمی دیدم که سر اصل یک مطلب و ثابت کردن سازمان نصر به عنوان یک نهاد قانونی با دولتمردان سابق وارد چالش شوم. رؤسای سازمان در دو دور قبل مدام در حال ثابت کردن سازمان به دولتمردان بودند. مجموعه این شرایط باعث شده بود که من به عنوان رئیس یا عضوی از سازمان نصر چندان فعالیتی در این بخش نداشته باشم. اما در این دوره، شرایط ما را به این نتیجه رساند که می توان از فرصتی که دولت یازدهم ایجاد کرده استفاده و مشکلاتی که طی سال های اخیر ایجاد شده را حل کنیم. این نگاه که فضا برای انجام کار آماده است این احساس را به من نیز منتقل کرد که یک نفر باید کاری انجام دهد و باعث شد پا پیش بگذارم و خوشبختانه اعضای صنف هم در انتخابات سازمان نصر تهران بنده را برای ریاست سازمان نظام صنفی رایانه ای تهران انتخاب کردند. همچنین در انتخابات نصر کشوری نیز با طی شدن مراحل خاص، من و دو نفر دیگر از دوستان به ریاست جمهوری معرفی شدیم که در نهایت در یک زمان بی سابقه رئیس جمهوری حکم ریاست اینجانب را امضا کرد.
تا چه حد وعده هایی که دولت یازدهم به بخش خصوصی فعال در حوزه ICT داد به مرحله عملیاتی نزدیک شده است؟
صنعت ICT جدا از دیگر بخش های فعال در کشور نیست و به نوعی بسیاری از مشکلات به هم تنیده شده است. اما دولت سعی دارد ریشه اصلی مشکلات را حل کند. به عقیده من اگر دولت می خواست برای حل مشکلات؛ بخشی نگاه کند ممکن بود از ریشه اصلی مشکلات غافل بماند. همه در حال حاضر می دانند که دولت در حال تلاش برای رسیدن به توافقی است که نخستین و مهمترین اثر این توافق برداشته شدن تحریم ها است. برداشته شدن تحریم ها به معنای حل شدن یکسری مشکلات ریشه ای و اساسی کشور برای تمام صنایع است. صنعت ICT در حال حاضر محرکی برای دیگر صنعت هاست. بنابراین اگر یک سری کارها به دلایل مشکلات انجام نشود و درآمد نداشته باشد به طور مستقیم روی فعالیت فعالان در بخش ICT تأثیر می گذارد.
طی دوسال گذشته از زبان فعالان بخش خصوصی می شنویم که دولت یازدهم بهترین همکاری را با این بخش داشته است. این همکاری تا کنون چه نتیجه ملموسی داشته است؟ برای مثال آیا سازمان نصر توانسته بعد از سال ها تلاش جایگاهی در کمیسیون سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی به عنوان قانونگذار این حوزه داشته باشد؟
در گذشته دولتمردان به این نکته توجه و اعتقادی نداشتند که برای تصمیم گیری ها نماینده ای از بخش خصوصی نیز حضور داشته باشد اما با روی کار آمدن دولت یازدهم آنها به سراغ فعالان بخش خصوصی آمدند چه فعالان یک سازمان صنفی چه فردی که به عنوان یک فرد پیشکسوت در این حوزه شناخته شده بود. این دولت از این افراد کمک و مشاوره خواست. یعنی از نقطه صفر وارد فضایی برای کمک به دولت شدیم. برای مثال در جریان پروانه های جدید اینترنتی که 10 سال آینده اینترنت کشور را تعیین می کند، حضور جدی و بسیار مؤثری در تصمیم گیری های سازمان تنظیم مقررات داشتیم. دولت یازدهم دست همکاری را به سوی بخش خصوصی به صورت جدی دراز کرده و این باور را دارد که برای تصمیم گیری در بخش خصوصی ICT، نیاز به کمک فعالان این بخش دارد.بر این باورم که درست است که یکسری از خواسته های صنف زمین مانده، اما وقتی به جای شعار واقعاً به بخش خصوصی توجه می شود این کار را تحسین کنیم. بارها از آقای واعظی به خاطر این که درهای وزارت ارتباطات را به سوی بخش خصوصی باز گذاشته است تشکر کرده ام هم اکنون از وضعیت نامطلوب به سمت وضعیت مطلوب در حال گذر هستیم. اگر طی 8 سال تصمیمات و فعالیت های این حوزه به بیراه رفته است، قطعاً دو تا سه سال طول می کشد که به مسیر اصلی بازگردیم. در خصوص عضویت در کمیسیون سازمان تنظیم مقررات هم باید بگویم که این مسأله مربوط به امروز یا دیروز نیست پیش از شکل گیری سازمان نصر و در زمانی که ما در انجمن شرکتهای انفورماتیک مشغول فعالیت بودیم کمیسیون سازمان تنظیم مقررات شکل گرفت. از همان زمان یعنی 12 سال پیش ما خواستار حضور نماینده بخش خصوصی در این سازمان بودیم اما به هر دلایلی این خواسته انجام نشد. حالا بعضی ها انتظار دارند در کنار همه مشکلات و نیز مسائل درون سازمانی، سعادتی که تازه رئیس نصر کشور شده این خواسته چند ساله را برطرف کند.
وقتی از همکاری دولت با بخش خصوصی صحبت به میان می آید این سؤال در ذهن شکل می گیرد که چرا هنوز بعد از دو سال از روی کار آمدن دولت یازدهم سازمان نصر کشور نماینده ای در کمیسیون سازمان تنظیم مقررات ندارد.
چیزی که در این خصوص می توانم بگویم این است که به جد دنبال این خواسته هستم و فکر می کنم این فرصتی برای ما، دولت و مملکت است که مسائلی که طی سال های سال باقی مانده را یکبار برای همیشه حل کنیم. هدف من حل این مشکلات و تحقق خواسته های چند ساله است. شرایط حل این خواسته ها هم وجود دارد و تنها کاری که باید انجام دهیم اجرای صحیح قانون است.
دولت چه کمکی برای حل مشکلات چند ساله بین بخش خصوصی حوزه ICTبا فعالان بخش دولتی خود می تواند انجام دهد؟
بیش از 30 سال است که در این حوزه مشغول به فعالیت هستم اما تا کنون چنین رکودی را در بخش ICT کشور مشاهده نکرده بودم حتی در زمان جنگ نیز با چنین رکودی روبه رو نبودیم. به عقیده من کار مهمی که در دولت باید انجام شود، این است که به جای این که به دنبال تولید سند و راهکارهای جدید باشد، یک لحظه برگردد و ببیند چه قوانین و سندهایی در دست دارد. در حال حاضر و به اندازه لازم، صنعت فاوای ما سند و قانون دارد. چیزی که برای رشد در این بخش نیاز داریم اجرای دقیق همین قوانین و دستورات است. این حوزه نیاز به انجام کارهای اجرایی دارد. برای مثال قانون اصل 44 به روشنی دولت را موظف به حمایت از بخش خصوصی و دخالت دادن این بخش در تصمیم گیری ها کرده است. اما متأسفانه به بخش هایی از این قانون بی توجهی می شود. پس تنها کاری که دولت باید انجام دهد این است که شجاعانه قانون هایی که در این حوزه وجود دارد را به اجرا در آورد. ما نیز به عنوان بخش خصوصی بدون اینکه هزینه ای به دولت تحمیل کنیم حاضر به انجام امور اجرایی در بخش ICTکشور هستیم. با توجه به تجربه هایی که در انجمن شرکت های انفورماتیک،طرح تکفا و... داشتیم و همچنین با توجه به کمیسیون های تخصصی فعال در سازمان نصر می توانیم به دولت در انجام کارها و طرح های عقب افتاده کمک کنیم. بسیار خوب است که دولتی که با شعار تدبیر آمده و تا این حد به جامعه امید تزریق کرده است کارهای کارشناسی را به بخش خصوصی بسپارد تا کارها به سرعت انجام شود.
اگر به فعالیت سازمان نصر در 10 سال گذشته بازگردیم انتقادات زیادی نسبت به کارهای انجام شده توسط این سازمان مطرح است. از جمله انجام غیرشفاف کارها تا جایی که بسیاری معتقدند مدیریت این سازمان در دوره های مختلف باعث چند دستگی بین اعضای این صنف شده است. در دور جدید آیا برنامه ای برای ایجاد هماهنگی بین اعضای صنف رایانه ای کشور دارید؟
وقتی من بر اجرای قانون خصوصی سازی توسط دولت را دارم، باورم این است که در سازمان نصر هم باید کارها براساس قانون مشخص شده در اساسنامه سازمان جلو برود. اگر در بخش دولتی نتوانم کاری انجام دهم قطعاً تمام تلاشم را خواهم کرد که سازمان نصر در چارچوب قوانین و اساسنامه و مصوبات مجلس پیش برود. اگر آیین نامه هایی داشته ایم که خلاف اساسنامه اصلی سازمان بوده قطعاً جلوی اجرای این آیین نامه ها را خواهم گرفت.
معنی ندارد که دولت را ملزم به اجرای قانون کنیم اما خودمان خلاف اساسنامه سازمان قدم برداریم. خواسته های سازمان طی 10 سال گذشته فرق کرده است. در دور اول سازمان (سال 84 تمام تلاشش این بوده که خودش و توانایی اش را به بخش دولتی ثابت کند و هزینه سنگینی نیز برای این اثبات پرداخته است. یکی از این هزینه ها این بوده که اگر کاری انجام نشد و با مشکل برخورد کرد کار دیگری را به شکل عرفی و نه قانونی انجام دهد تا مشکل حل شود.
برای مثال یک روز به این نتیجه رسیده الکامپ (نمایشگاه الکترونیک و کامپیوتر) برای این که خوب برگزار شود تهران باید برگزار کننده آن باشد و آیین نامه ای در این خصوص تدوین کرده است. اما در مقطع دیگری به این نتیجه رسیده که دلیلی ندارد تهران برگزار کننده باشد. اما وقتی برای حل همین مشکلات به اساسنامه نگاه کنید خواهید دید که بخشی از درآمد های سازمان از محل برگزاری همایش، نمایشگاه و... به دست می آید. پس اگر در قانون نوشته شده که بخشی از درآمد سازمان از این طریق باید تأمین شود هر جا که یک کار ملی و بین المللی در حال برگزاری است قطعاً این کار را باید سازمان در سطح کلان انجام دهد. در اساسنامه سازمان محدوده کار سازمان در این زمینه روشن نشده است. ما خودمان یک لفظ درست کرده ایم و دائم هم با این لفظ بازی کرده ایم که این بازی لفظی در نهایت باعث دعوا و کشمکش بین اعضای صنف شده است. آنچه روشن است ما یک سازمان نظام صنفی رایانه ای داریم به اضافه یک سری زیرمجموعه که در استان های مختلف در حال کار هستند.
برخی از اعضای صنف رایانه این نظر را دارند که رئیس تهران نباید رئیس سازمان در سطح کشور باشد. چرا که به اعتقاد این گروه اعضای نصر تهران همه امکانات را برای خودشان می خواهند و توانمندی های اعضای کشور را نادیده می گیرند.
ابتدا باید تکلیفمان را با این برخی ها روشن کنیم.
این برخی ها اعضای سازمان نظام صنفی رایانه ای هستند.
درست است اما اعضای صنف که تنها چهار نفر نیستند. اعضای صنف را در حدود یازده هزار عضو تشکیل می دهند. بالاخره یک اکثریتی یک باوری دارند و یک اقلیتی هم یک باور دیگر. به اعتقاد من یک اقلیت به دلایلی که نمی خواهم مطرح کنم چرا که در هیچ یک از این اختلاف نظرهای صنفی نبوده ام، به دنبال هیاهو هستند و به برخی بحث ها دامن می زنند. این افراد منافع شان با منافع سازمان یکی نیست. دوست دارند این سازمان جایگاه اصلی خودش را نداشته باشد.
چرا باید اینچنین دید و خواسته ای بین اعضای صنف رایانه وجود داشته باشد؟
گروهی می گویند اعضای صنف تهران می خواهند قدرت کشور را هم در دست بگیرند تا منافع خودشان را تأمین کنند. من می خواهم این افراد یک نمونه از منافعی که اعضای صنف تهران به دست آورده و اعضای کشور را از آن منع کرده اند نشان دهند. اول اینکه تهران بالاترین منبع درآمدی سازمان نصر است.دوم این که تهران پایتخت کشور است و ربطی به من نوعی و سازمان ندارد.
سوم اینکه اکثر شرکت های بزرگ سخت افزاری و نرم افزاری در تهران فعالیت می کنند. این که رئیس تهران رئیس کشور نباشد موضوعیت ندارد. اگر چنین حرفی را قبول کنیم پس در دوره گذشته هم آقای آیت اللهی به عنوان فعال در اصفهان نباید رئیس سازمان نصر کشور می شدند.
حتماً ایشان هم همه منافع و امکانات را در دوران ریاست شان به اصفهان برده بودند. این نگاه بسیار غلطی است. برگشت به قانون برای حل همین مسائل است. در کتاب اساسنامه سازمان آمده که هر فرد شایسته به عنوان رئیس انتخاب می شود. فرقی هم نمی کند این فرد شایسته عضو تهران باشد یا شهر دیگری. ما باید خوشحال باشیم چرا که کسی که در پایتخت توانسته رأی بالایی بیاورد یعنی پشتوانه بالایی از طرف اعضای خود دارد.
ادامه دارد...